مدیریت جهادی

ساخت وبلاگ
یا رسول اللهسلام حسن جان! موشک‌ها به پرواز درآمدند؛ از کربلا گذشتند و به قدس رسیدند.با غرش، آسمان را شکافتند و با قدرت، خود را به زمین اشغالی کوبیدند.بهشت صهیون، جهنم شد.قند در دل مظلومان غزه، آب شد.ای مادر زجردیده اهل غزه، هلهله کن گُل بپاش و شاد باش! قاتل را زدیم.دیدید شما تنها نیستید.شیران علی(ع) به قلعه خیبر زدند و در و گنبد را با هم از جا کندند.دنیا از اقدام شیران ایران مبهوت است.این است ایران؛ این است اسلام و ماییم اشداء علی الکفار.سلام بر حاج قاسم! سلام بر ابومهدی! سلام بر شهیدان رضی و زاهدی! سلام بر همه شهیدان که در باران موشک، دست به دعا برداشتند.غزه خندید؛ یمن و سوریه و لبنان و عراق و یک ایران خندید. دشمن لرزید؛ هوش از سرش پرید.از امروز فکر و نگاه دنیا به ایران و جبهه مقاومت عوض خواهد شد. با افتخار دست و بازوی نظامیان ایران اسلامی را می‌بوسم که فرمان رهبری را لبیک گفتند و کاری کردند کارستان و ما را نزد رسول خدا رو سفید کردند. کانال تلگرام :  مدیریت جهادی...ادامه مطلب
ما را در سایت مدیریت جهادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5pishgar1 بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:05

قصد اقامتمسافری که قصد می‌کند دست‌کم دَه‌روز در جایی بماند؛ تا هنگامی که در آنجا هست نمازهایش کامل و روزه‌ها را باید بگیرد.  پرسش این است که آن دست‌کم دَه‌روز چگونه محاسبه می‌شود؟ آیت‌‌الله خامنه‌ای: اگر مسافر پیش از طلوع خورشید به محل اقامت برسد، در صورتی که قصد جدی داشته باشد که حداقل تا غروب روز دهم در آن محل اقامت داشته باشد، نمازش تمام است و اگر پس از طلوع خورشید در بین روز به محل اقامت برسد، در صورتی که قصد جدی داشته باشد که تا همان ساعت ورود در روز یازدهم در محل، اقامت داشته باشد، نمازش تمام است. توضیح این حکم با مثال:مسافری پیش از طلوع آفتابِ سوم فروردین به شهری که می‌خواهد در آنجا بماند می‌رسد. او برای این که بتواند روزه‌هایش را بگیرد باید دست‌کم تا غروب روز دوازدهم در آنجا بماند و اگر پس از طلوع آفتاب، برای مثال، ساعت 10 صبح به آنجا برسد باید دست‌کم تا ساعت 10 روز سیزدهم در آنجا بماند. کمتر از این، نمازش شکسته است و نباید روزه بگیرد.  بیرون‌رفتن از محل اقامت پرسش: مسافری که می‌خواهد ده روز در شهری اقامت داشته باشد و در بین ده روز به اطراف آن شهر هم برود؛ نماز او تمام است یا شکسته؟ آیت‌الله خامنه‌ای: اگر قصد خروج به مقدار کمتر از مسافت شرعی دارد، در صورتی که خروج او به گونه‌ای باشد که عرفاً اقامتِ دَه‌روز در آن شهر صدق کند؛ اشکال ندارد. مثلاً دو سه بار بخواهد برود و حداکثر تا نصف روز برگردد، می‌تواند قصد اقامت کند و خروج او منافاتی با قصد اقامت ده روز ندارد؛ ولی قصد خارج‌شدن در یک دفعه به مدت 15 ساعت، محل اشکال است. توضیح: کسی می‌خواهد به سفر برود و در شهر دیگری باشرایطی که در یادداشت بالا بیان شد دست‌کم ده روز اقامت کند. او این قصد را نیز دارد که پس از رس مدیریت جهادی...ادامه مطلب
ما را در سایت مدیریت جهادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5pishgar1 بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 26 فروردين 1403 ساعت: 1:17

(دربارۀ سخنی پخش‌شده از استاد شیخ حسین انصاریان)شب گذشته دیدم آقایی با شگفتی و تلخی از سخنان آقای شیخ حسین انصاریان یاد می‌کند که بله شیخ حسین گفته است چیزی به بی‌حجاب‌ها نگویید و حکومت اینقدر به مردم فشار نیاورد. واکنشی نشان ندادم؛ نه با آن آقا همراهی کردم و نه از شیخ دفاع. به هر حال شیخ، معصوم نیست؛ ممکن است نادرستی گفته باشد و یا به باوری رسیده باشد که دیگری، مخالف آن باشد. در این گونه مواقع، درست این است که اصل سخن را از منبعی مطمئن، همراه با پس و پیشش بشنویم و بعد اگر صلاحیت داشتیم داوری کنیم. اصل سخن را از پایگاه شیخ گرفتم و متنش را دقیق و کتابی نوشتم: راه دین را باید باز گذاشت برای مردم؛ مانع نباید شد. مردم را نباید عصبانی کرد. به مردم نباید فشار آورده شود. در این دهۀ عاشورا یک مقدار به خانم‌هایی که نمی‌پسندید؛ بی‌حجاب‌اند؛ بدحجاب‌اند؛ فشار نیاورید؛ اینها بتوانند در این مجالس شرکت بکنند. یک کلمه از خدا به گوششان بخورد برمی‌گردند. خوبند خوب‌تر می‌شوند. با فشار نمی‌شود کسی را دیندار کرد؛ نمی‌شود(1). آن چه بنده از این سخن می‌فهم تأکید شیخ بر کنارگذاشتن زور و اجبار برای دیندارکردن مردم است؛ همان که قرآن می‌فرماید (بقره:256) و نیز مدارا برای شرکت این افراد در مجالس حسینی به امید اثرپذیری آنهاست (ر.ک به کافی، ج2، ص44-45)؛ نه پذیرش بی‌حجابی و نه همراهی با منکران حجاب و نه مخالفت با ناهیان منکر. برشی‌شنیدن و بی‌صلاحیت و بی‌ترس از خدا داوری‌کردن نتیجه‌اش می‌شود بیرون‌کردن خودی‌ها از اردوگاه دوستان و راندن آنها به اردوگاه دشمنان. گفتنی است اگر می‌خواهید نظر کسی را در مورد موضوعی بدانید هیچگاه به برشی از گفته یا نوشته او بسنده نکنید؛ به دیگر گفته‌ها و نوشته‌هایش دربارۀ آن مو مدیریت جهادی...ادامه مطلب
ما را در سایت مدیریت جهادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5pishgar1 بازدید : 52 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1402 ساعت: 19:10

برخی، از سخنان مقام معظم رهبری و نیز شهید حاج قاسم سلیمانی که در ادامه می‌آورم؛ تأیید و پذیرش بی‌حجابی و بدحجابی را برداشت می‌کنند و در نهایت، نظام را به دوگانگی در رفتار در این باره متهم می‌کنند. بنده در این یادداشت نشان می‌دهم که این برداشت و آن نتیجه درست نیست. آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب: در مراسم ماه رمضان، در شبهای اَحیاء ... زنها با ریختهای مختلف، قواره‌های مختلف، اشک می‌ریزند؛ من حسرت می‌خورم ‌به آن جور اشک‌ریختن (1). ... خانمهایی بودند که در عرف معمولی به آنها می‌گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. ... دل [آنها]، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختۀ به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که می‌نمایی هستی؟ ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد (2).  شهید سپهبد قاسم سلیمانی:همون دختر کم‌حجاب، دختر منه (3) می‌گویم: با دیدن کمی پیش و پس این سخنان روشن می‌شود که منظور این بزرگان، تأیید و پذیرش بی‌حجابی و یا بدحجابی نیست؛ بلکه منظور، نوع برخورد با این گونه افراد است. نمی‌خواهند بگویند بی‌حجابی و بدپوششی، خوب است؛ خیر؛ می‌خواهند بگویند نوع برخورد با اینها که مرتکب این گناه هستند باید دوستانه باشد؛ باید با آنها مدارا کرد و ایشان را به سوی خوبی و درستی کشاند. با این که کار بانوان یادشده درست نیست؛ ولی نباید آنها را رنجاند و از خود راند. نباید آنها را تنها برای این ظاهری که دارند متهم به بی‌دینی و ضدیت با انقلاب کرد.  با درنگ در همان سخنان، می‌توان به فهم درست رسید.مقام معظم رهبری: حجاب یک ضرورت شریعتی است؛ شریعت است؛ ضرورت مدیریت جهادی...ادامه مطلب
ما را در سایت مدیریت جهادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5pishgar1 بازدید : 59 تاريخ : پنجشنبه 21 ارديبهشت 1402 ساعت: 14:04

انا لله و انا الیه راجعونشهادت و جراحت گروهی از مردمان پاک این سرزمین به دست درنده‌ای ناپاک‌، در حرم مطهر احمدبن‌موسی علیهما السلام، دل را سوزاند؛ بغض را در گلو نشاند؛ خشم را برانگیخت و نفرت ما را از مغزهای خشکیده‌ای که قلاده‌شان به دست دشمنان نور و انسانیت است دو چندان کرد.  «این حادثه می‌تواند برای آن دسته از معترضانِ غفلت‌زدۀ ماه اخیر، زنگ بیدارباش باشد که نتیجه آن کارهای کودکانه و حساب‌نشده، همین نوع  حوادث است.» (بخشی از پیام تسلیت'>تسلیت آیت‌الله سبحانی در این باره) خدای متعال به خانواده این عزیزان و مردم و رهبر عزیزمان صبر و به مسئولان امنیتی و قضایی توفیق پاسخی در خور به عاملان و زمینه‌سازان این جنایت، عطا کند.  إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمینَ مُنْتَقِمُون‏َ (سجده:22). https://t.me/pishgar_ir/1318 مدیریت جهادی...ادامه مطلب
ما را در سایت مدیریت جهادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5pishgar1 بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 5 بهمن 1401 ساعت: 20:37

مقام معظم رهبری، پیشتر با استناد به این جملۀ زیارت اربعین (بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ؛  حسین(ع) خون قلبش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانى و سرگردانى گم‏راهى، نجات دهد) از جوانان و دانشجویان، خواست به مسئله تبیین اهمیت بدهند و فرمود:شما جوانان عزیز و دانشجویان عزیز که به معنای واقعی کلمه میوۀ دل ملت و امید آیندۀ این کشورید، به مسئله‌ «تبیین» اهمّیّت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود. در قبال این حرکت گمراه‌کننده‌ای که از صد طرف به سمت ملت ایران سرازیر است (5 مهر 1400).ایشان در دیدار با مردم قم، ضمن تأکید بر این موضوع، آن را روشن‌تر بیان کرد:دشمن در رأس نقشه‌هایش تبلیغات است؛ ‌به قول خودشان پروپاگاندا است. علاجِ پروپاگاندا «تبیین» است، تبیینِ حقیقت از زبانهای مختلف، از حنجره‌های مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف؛‌ تبیین. وسوسه‌ای را که روی آن جوان یا نوجوان اثر می‌گذارد، چه می‌تواند برطرف کند؟ باتوم که نمی‌تواند برطرف کند،؛ آن وسوسه را «تبیین» می‌تواند برطرف کند. جهاد تبیین را جدّی باید گرفت. همه، در حوزه، در دانشگاه، در صداوسیما بالخصوص، در مطبوعات، در هر جایی که شما ایستاده‌اید و یک شعاع پیرامونی‌ای دارید و می‌توانید روی آن اثر بگذارید، باید تبیین انجام بگیرد؛ تبیین درست، تبیین صحیح (19 دی 1401). چند گفتنی1. تبیین یعنی روشنگری. 2. تبیین درست یعنی تبیینی که به درستی انجام شود؛ یعنی به خوبی شبهه را بزداید؛ پرسش را پاسخ دهد و آن تصویر واژگون و نادرست را درست کند. 3. تبیین درست، نیازمندی‌هایی دارد؛ یکی از مهم‌ترین آنها تبیّن به معنای تحقیق، بررسی و پژوهش (فَتَبَیَّنوا؛ حجرات:6) است. برای تب مدیریت جهادی...ادامه مطلب
ما را در سایت مدیریت جهادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5pishgar1 بازدید : 91 تاريخ : چهارشنبه 5 بهمن 1401 ساعت: 20:37

گریزی به ختم سوره واقعه مُجرَّب یعنی تجربه‌شده و مأثور یعنی روایت‌شده. منظور از مجرب، ذِکر یا فعلی است که فرد یا گروهی آن را گفته یا انجام داده‌اند و به نتایجی که برایش می‌گویند رسیده‌اند؛ ولی مأثور، سخن یا کاری است که به معصوم(ع) می‌رسد.اگر سفارشی از نوع مجرب باشد؛ ربطی به دین ندارد؛ ولی مأثور، یکی از آموزه‌های دینی شمرده می‌شود. این جداسازی برای کسانی مهم است که می‌خواهند بدانند این سفارش از سوی دین است یا نه. به روشن‌شدن منظور، دو نمونه می‌آورم: 1. سالها پیش خدمت آیت‌الله بهجت(ره) رسیدیم. ایشان، ذکری را برای مصون‌ماندن از آسیب به ما آموختند. این ذکر، چون از امام صادق(ع) نقل شده است؛ مأثور شمرده می‌شود (داستانش را در اینجا بخوانید). 2. شنیدم و سپس در سایتها و کانالهای فراوانی دیدم که آن مرحوم، به ختم سوره واقعه سفارش کرده است. مستند و معتبرِ این نقل را در پایگاه معظم‌له یافتم (ببینید).آن پرسش مهم (مجرب یا مأثور؟) اینجا هم می‌آید. منابع روایی را کاویدم؛ شبیه و نزدیکش هم نبود. سراغ آدرسهای داده شده را گرفتم. به دو منبع زیر رسیدم: 1. اللیالی ‌المخزونه، ملا محسن فیض کاشانی، ص۵٣-۵۵ (پارقی همان متنِ آمده در پایگاه آیت‌الله بهجت).می‌گویم: نام درست این کتاب، اللئالی المخزونة و برگرفته از کتاب دیگر فیض، به نام الکلمات المکنونة است (کتابشناسى فیض کاشانى، ص86). به کمک نرم‌افزار آثار فیض و دیگر نرم‌افزارها، ختم یادشده را در این کتاب و آثار دیگر مرحوم فیض، کاویدم؛ ولی هیچ اثری از آن در هیچ یک از آثار فیض کاشانی(ره) نیافتم. 2. بحر الغرائب، ص26 (مجمع البیان، ترجمه، ج24، ص192، مترجم)می‌گویم: کتاب بحر الغرائب، نوشتۀ آقای محمد هروی و دربارۀ ذکر و ختم و طلسم است. در نسخه‌ای از این کت مدیریت جهادی...ادامه مطلب
ما را در سایت مدیریت جهادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5pishgar1 بازدید : 152 تاريخ : چهارشنبه 5 بهمن 1401 ساعت: 20:37

امام صادق(ع) فرمود: إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ الْفَقِیهُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْ‏ءٌ (کافی، ج1، ص38).منظور از فقیه، دانشمند دینی، یعنی آگاهِ به تفسیر قرآن و روایات اهل‌بیت(ع) و در یک کلمه، دین‌شناس است (ر.ک به توبه:122).ثُلمة، به شکستی که در لبه و نیز به شکافی که در میان چیزی، رخ می‌دهد گفته می‌شود (ر.ک به معجم مقاییس، بن ثلم).مراد از اسلام در این روایت، جامعۀ اسلامی است؛ چرا که اسلام به معنای مجموعه آموزه‌‌‌ها، نه از افراد تشکیل شده و نه قائم به فرد است؛ بنابراین با وفات یک نفر، حتی پیامبر(ص)، دین اسلام، دچار کاستی نمی‌شود. بر این پایه، معنای روایت یاد شده این است: هنگامی که انسانی با ایمان و دین‌شناس، از دنیا می‌رود؛ جای او در جامعۀ اسلامی، به‌گونه‌ای تهی می‌شود که هیچ کس و چیز دیگری نمی‌تواند آن را پُر کند. مرحوم ملا صالح (شرح الکافی، ج2، ص101) و نیز مرحوم مصطفوی (ترجمه و شرح کافی، ج1، ص46) کوتاه و ارزشمند در شرح این روایت، نوشته‌اند با این وجود، به نظر می‌رسد پیام روایت این باشد: دین‌شناسی که دین را باور دارد و در میان مردم هست و دیگران را از دانش و صحبت خود، بهره می‌رساند و با این کار، باورها و رفتارهای آنها را درست و استوار می‌سازد؛ هنگامی که از میان آن مردم می‌رود جای او برای همیشه خالی می‌ماند. بله؛ دیگرانی می‌آیند و بر آن جایگاه می‌نشینند و دین خدا تعطیل و معطل نمی‌ماند؛ ولی آن محفل و مجلس، برای همیشه برچیده و به یادها سپرده می‌شود. در همین چند سال گذشته بنده محضر برخی از این دانشمندانِ باورمندِ مردمی را درک کردم و به چشم دیدم که پس از رحلت ایشان، مجلس و لطف صحبت‌شان نیز با آنها رفت و با یادها پیوست؛ مانند آقایان حق‌شناس و خوشوقت که رحمت خ مدیریت جهادی...ادامه مطلب
ما را در سایت مدیریت جهادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5pishgar1 بازدید : 134 تاريخ : سه شنبه 31 خرداد 1401 ساعت: 10:34

نقل است: پس از آن که امام رضا(ع) به ایران آمدند گروهی برای دیدار با آن حضرت خود را به محل زندگی ایشان رساندند و چون خود را شیعۀ علی(ع) معرفی کردند حضرت آنها را نپذیرفت و این درخواست و نپذیرفتنِ هرروزه تا دو ماه به درازا کشید و در پایان، حضرت آنها را پذیزفت و به آنها فهماند که چون رفتار شما با شیعه علی(ع) نمی‌خواند؛ شما در نهایت مُحِب و دوستدار او هستید و نه شیعۀ او.  بررسی اعتبار سند و منبع این روایتاین روایت، در تفسیر منسوب به امام عسکری(ع) آمده (ص312-314) آمده و از آنجا به کتابهای احتجاج، البرهان و بحار الأنوار راه پیدا کرده است. تفسیر یادشده کتابی است که به دلیل راویان ناشناخته‌ای که دارد و نیز مشکلات اساسی در محتوایش، ضعیف شمرده می‌شود (ر.ک به تاریخ حدیث شیعه، طباطبایی، ج1، ص357). افزون بر این بی‌اعتمادی که بر همۀ کتاب سایه افکنده است؛ نویسنده، روایت مورد نظر را هم بی‌هیچ سندی نقل کرده است. این یعنی نهایت ضعف سندی برای یک روایت. بیفزایم که این متن یا مشابه آن، به شکل مُسند، در منبع دیگری نیز نیامده است تا بتوان از آن راه، کاستی سندی‌اش را جبران کرد. بی‌اعتنایی محدثان نامدار و کهن شیعه به این روایت را هم نباید نادیده گرفت.   بررسی اعتبار محتوایی این روایت با درنگ در این روایت، به ویژه رفتاری که از امام رضا(ع) با مردمی عادی و دلبسته به ایشان، گزارش می‌کند؛ اینکه آنها را شصت‌بار از در خانۀ خود براند تنها برای آن که آنها باوری دقیق و عمیق به یک آموزه نداشتند و یا در کاربرد یک واژه به‌جای واژه‌ای دیگر اشتباه می‌کردند؛ با شناختی که ما از پیشوایان دین (ع) داریم نمی‌سازد.   اشکالی دیگر  به محتوای این روایت افزون بر اشکالی که در محتوای این روایت، نشان دادیم ( مدیریت جهادی...ادامه مطلب
ما را در سایت مدیریت جهادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5pishgar1 بازدید : 145 تاريخ : سه شنبه 31 خرداد 1401 ساعت: 10:34

کسی که در اختلاف میان امام علی(ع) و دیگرانی مانند: ابوبکر، عمر، عثمان، عایشه و معاویه، بر این باور است که باید به حرف علی(ع) گوش داد و از او پیروی کرد و برگزیدن را تا امام مهدی(ع) پیش می‌برد یعنی در اختلاف میان امام صادق(ع) و ابوحنیفه، بر این باور است که حق با امام صادق(ع) است؛ بی‌هیچ گفتگو او شیعه است؛ چون ملاک شیعه‌بودن را که همین است او دارد؛ ولی باید دانست که این نخستین پلۀ نردبان کمال و سعادت است و باید تلاش کرد خود را به قله رساند. قله کجاست؟ در روایاتی که شیخ صدوق(ره) در کتاب صفات الشیعة آورده است؛ ویژگی شیعیانی که به آن قله رسیده‌اند آمده است.  باید دانست که روایات یادشده در این کتاب، هرگز نمی‌خواهند بگویند کسی که به قله نرسیده، شیعه نیست؛ بلکه گویای این حقیقت‌اند: شیعۀ کمال‌یافته و مورد انتظار ما، چنین ویژگی‌هایی دارد؛ بنابراین هر کس که گام در پله نخست گذارده است و مفتخر به عنوان شیعه، شده است تلاش کند خود را به کمال بالاتر برساند.   مستندات این سخن الف. ملاک شیعه‌بودن یا نخستین گام برای شیعه‌شدن 1. شیعه کسی است که به رهبرى امت از سوى على(ع) پس از پیامبر(ص) معتقد باشد و اینکه او جانشین پیامبر در همۀ امورى است که به او مربوط است، جز پیامبرى و نزول وحى (سیمای عقاید شیعه، سبحانی، ص23). برای شیعه در این کاربرد، معناهای دیگری هم گفته‌اند (بنگرید به مقالۀ شیعه و تشیع؛ مفهوم‌شناسی، ماهیت و خاستگاه، علی آقانوری). 2. أبان‌بن‌تَغلِب که نزد امامان باقر و صادق علیهما‌السلام از جایگاه علمی و معنوی بس ممتاز برخوردار است؛ در تعریف شیعه گفته است: الشیعة الذین إذا اختلف الناس عن رسول الله(ص) أخذوا بقول علیّ(ع) و إذا اختلف الناس عن علیّ أخذوا بقول جعفربن‌محمد(ع)؛ شیعیان کس مدیریت جهادی...ادامه مطلب
ما را در سایت مدیریت جهادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5pishgar1 بازدید : 147 تاريخ : سه شنبه 31 خرداد 1401 ساعت: 10:34